موضــوع کتـاب

انگیزش در کار
مدیریت

چکــیده کتـاب

کلید بنای یک توانایی اصیل، شناسایی استعدادهای غالب خود و سپس آرایش و پیرایش آن‌ها با دانش و مهارت‌هاست. به خاطر داشته باشید که بسیاری از افراد، اصلا نمی‌دانند که استعداد چیست. چه برسد به آن که بدانند خود چه استعدادهایی دارند. آن‌ها تصور می‌کنند که با تمرین کافی هرچیز قابل یادگیری است. آن‌ها فعالانه درجست‌وجوی داشتن و مهارت برای تقویت استعدادهای خود نیستند. در عوض، در دام اکتساب هرچه بیش‌تر دانش و مهارت می‌افتند، به این امید که خود را به شیوه‌ای کلی بهتر سازند، نقاط ضعف خود را رفع کنند و فردی همه فن‌ حریف گردند. برای ایجاد نقاط قوت خود باید از این دام فرار کنید. کورکورانه در کلاس‌های آموزش مهارت‌های رهبری، مهارت‌های گوش دادن یا مهارت‌های همدلی یا مهارت‌های سخنرانی عمومی، مهارت‌های قاطعیت داشتن و یا سایر کلاس‌های مثلا مفید شرکت نکنید و انتظار تغییرات چشم‌گیر نداشته باشید. شرکت در این کلاس‌ها بدون داشتن استعدادهای لازم، اثر متوسطی روی پیشرفت شما خواهد داشت. کتاب حاضر حاوی مطالبی در خصوص کشف نقاط قدرت و توانایی و توصیه‌هایی دربارۀ کنار گذاشتن نقاط ضعف است. فرض اصلی نویسندگان کتاب این است که هر سازمان باید اقدامات خود را حول توانایی‌های هر فرد بنا کند و هر کارمند را بنا بر استعدادش در پستی قرار دهد تا استعداد وی به توانایی‌های اصیل تبدیل گردد. هنگامی که چنین شود، این سازمان در شرایطی قرار خواهد گرفت که به گونه‌ای شگرف از رقبایش پیشی خواهد گرفت.